مادر بزگ پیشی
مریضه حال نداره
<<>><<>><<<>>
مامان، بابای پیشی
هر دو می رن اداره
<<>><<>><<<>>
پیش مادربزرگش
فقط پیشی می مونه
<<>><<>><<<>>
کمک به مادربزرگ
خوبه خودش می دونه
<<>><<>><<<>>
وقتی می خواد راه بره
براش عصا می بره
<<>><<>><<<>>
یه استکان پر از آب
قرص و دوا می بره
<<>><<>><<<>>
مواظبه نیفته
وقتی می خواد بشینه
<<>><<>><<<>>
عینک و می ده دستش
اگه روی زمینه
<<>><<>><<<>>
مادربزرگ پیشی
می گه الهی پیر شی
<<>><<>><<<>>
خیر ببینی پیشی جان
یه گربه قد شیری
<<>><<>><<<>>
..........تمام..........
<<>><<>><<<>>
منبع : تبیان
شعر کودکانه ی مادربزرگ پیشی
- تاریخ ارسال : پنج شنبه 21 / 11 / 1395
- بازدید : 636 مشاهده
لینک کوتاه مطلب :http://www.toriya.ir/2801